الهی ! عاجز و سرگردانم نه آنچه دانم دارم. و نه آنچه دارم دانم
الهی ! چون توانستم ندانستم. و چون دانستم نتوانستم آه از این علم ناآموخته. گاه در غرقم از او. گاه سوخته!
الهی ! به فضل خویش مرا بنواز و به عدل خویش مرا مگذار ما را سر و سودای کسی دیگر نیست در عشق تو پــــروای کس دیگر نیست جز تو دگـــــری جای نگیـــــــرد در دل دل جای تو شد جای کس دیگر نیست
سلام خدایا اتش عشقم بجان زن از ان اتش دمی بر استخوان زن خوبی عزیز کجایی چرا سر نمی زنی یا شاید بلاگ محرومان ترا خسته می کند و شاید با کرد ها زیاد مچ نیستی اما مهرتان را در دیدار اول به جان خریدیم و بس
خدا وندا تو ستاری همه خوابند تو بیداری
به بیدلان مست دل از دست
داده سر بزن که مورد رضای خاطر اوست به دادار هستیت می سپارم ایرج
از سایتت و از اشعارت و از احساساتت خوشم اومده.دوست دارم.به سایتت یه لنک خواهم داد خوشحال مشم باسه داداش یه لینک بدی.هر کس دیگهای هم که بخواد از لینک دادن دریغ نمیکنم.خوش باشی
خداوندا مرا آن ده که آن به
سلام خدایا اتش عشقم بجان زن از ان اتش دمی بر استخوان زن خوبی عزیز کجایی چرا سر نمی زنی یا شاید بلاگ محرومان ترا خسته می کند و شاید با کرد ها زیاد مچ نیستی اما مهرتان را در دیدار اول به جان خریدیم و بس
خدا وندا تو ستاری همه خوابند تو بیداری
به بیدلان مست دل از دست
داده سر بزن که مورد رضای خاطر اوست به دادار هستیت می سپارم ایرج
من لینک اضافه کردم
الهی ، درمانده ام از دست خویش و به مدد فیض تو محتاجم ... و میدانم که با تو باید گفت و از تو باید خواست ، که دست لطف تو آنچه افزود نکاست ...
از سایتت و از اشعارت و از احساساتت خوشم اومده.دوست دارم.به سایتت یه لنک خواهم داد خوشحال مشم باسه داداش یه لینک بدی.هر کس دیگهای هم که بخواد از لینک دادن دریغ نمیکنم.خوش باشی
دیگر تنها نیستم دیگر می دانم تو همیشه در کنار من از نگاه یک دوست خواهی ماند .ستاره