فاصله...!!!



در آنسوی خود ،
در جائی سرسبزتر از من ،
در خیالم ،
در جائی که روی آب می شود راه رفت ،
در آرزوهائی که به بلندای سرو
قد به آسمان دارند ،
خیال کرده بودم ،
تو را و گرمای دستانت را
در وجودم
حس می کنم ،
بوی باران مست کننده است ،
گل مریم چه عطری دارد ،
زندگی را در خانه خیالی خود
حس می کنم ،
بزرگ کردم عشقی از رنگ تو
و روان شدیم با تو
در قایقی که رود آبی شوق
می خنداند و می برد ،
چه خیالاتی داشتم ،
پلکهای بسته من
باز می شوند ،
ناگاه صدای قناری اطاقکم
می شکند ،
آرزوهایم فرو پاشیدند ،
و درد بی کسی
بر وجودم نشست ،
بغضم ترک برداشت ،
قلبم ذره ذره شکست ،
اشکمهایم سنگین گشت ،
هق هق تنهائی من آزاد شد ،
و در این التهاب پوچی 
غرور را تکه تکه کردم ،
فضای من آبی شد  ،
سکوت و صدای تگرگ
هم آغوش گشتند ،
فاصله درک کردنی بود
فاصلهُ عاشقی دور
و کاش
وقتی که یادم می افتاد
تو دیگر نیستی
مرده بودم .

و این نیز بگذرد...!!!
نظرات 5 + ارسال نظر
آرمین شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:11 ب.ظ http://www.Armiin.blogsky.com

Salam webloge ghashanghi darid
in sheer ham khili ghashangh bood
byeeeeeeeeeeeeeeee

جوناتان شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:41 ب.ظ

سلام لیلا خانم
خیلی غمگین شدم وقتی این شعرتو خوندم از درد بی کسی و قلب های ذره ذره و هق هق تنهائی نوشته بودی خیلی غمگین و قشنگ بود امیدوارم که یه روز ی از تنهائی در بیای و شاد شاد باشی وعیچ موقع غم و غصه تو دلت خونه نکنه که این جوری .................
ممنون
خدانگهدار

دانیال شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:19 ب.ظ http://57.blogsky.com

سلام
یکی از چیز هائی که همیشه در سختی شعار من بود همین جمله بود.
این نیز بگذرد

سارا یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:00 ق.ظ

سلام مهربان
از اینکه خیلی وقته برات چیزی ننوشتم منو ببخش.خودت میدونی خیلی گرفتار کارهستم.ولی هر روز بهت سر میزنم.
این متنت اینقدر زیبا بود که نتونستم چیزی ننویسم امیدوارم موفق باشی.

عباس علم دوست یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:59 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد