چقدر خوشبختم میتوانم بنویسم آسمان! مهـر!...!!!

شکایت نمی‌کنم، اما
آیا واقعاْ نشد که در گذر همین همیشه‌ی بی‌شکیب،
دمی دلواپس تنهایی دستان من شوی؟
نه به اندازه همصدایی نفسهایمان!
به اندازه زنگی...
واقعاْ نشد؟
واقعاْ انعکاس سکوت،
تنها حاصل
فریاد آن همه ترانهروبروی دیوار تو بود؟
نگو که نامه‌های نمناک من به دستت نرسید!
نگو که باغچه‌ی شما،
از آوار آن همه باران
قطعه‌ای هم نصیب نبرد!
نگو که ناغافل از فضای فکرهایت فرار کردم!
من که هنوز همین جا ایستاده‌ام!
کنار همین شمشادها، شعرها، شکوه‌ها،...
هنوز هم فاصله‌ی ما،
همان هفت شماره پیشین است!!!
دیگر نگو که در گذر گریه‌ها گمش کردی!
نگو که نشانیم را از یاد برده‌ای...
آیا خلاصه تمام این فراموشی‌های ناگفته،
حرفی شبیه دوستت نمی‌دارم...تو
در همان گفتگوی دور از گلایه و گریه نیست؟

نظرات 5 + ارسال نظر
آیدا سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:20 ب.ظ http://bahoone.blogsky.com

مثل همیشه خیلی زیبا
خودت و وبلاگت خیلی دوست داشتنی هستید.
موفق باشی عزیز،از پیامت هم خیلی ممنونم .

[ بدون نام ] سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:54 ب.ظ http://sahrayesabz.blogsky.com

اگر تو عاشق کسی هستی انتظار نداشته باش او هم عاشقت باشد.ولی اجازه بده تا عشق آرام آرام در دلش جوانه زند.اگر چنین نشد خوشحال باش که در دل تو جوانه زده است.

کیارش سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:57 ب.ظ

سلام به دوست من لیلا
نوشته هات بوی عشق رو به مشام میاره.اما نذار عشقت چشمت رو ببنده.

عشق خیلی راحت می تونه به نفرت تبدیل بشه .مثل اب خوردن.
همانطور که دکتر میگن:خدایا به انانی که دوستشان میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به کسانی که بیشتر دوستشان میداری بچشان که دوست داشتن از عشق بهتر.

خدا حافظ
رضا

ناشر سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:36 ب.ظ http://nasher.persianblog.com

بنام شاهد شهادت شهیدان // سلام و خدا قوت // گفتم سر می زنم به شما // وبلاگ خوبی داری // به خیمه تازه بر پا شده من هم سری بزنید // اگر به من سر بزنی بازم بهت سر میزنم // دعاگوی شما - ناشر - مشهدالرضا - علیه السلام

نامی سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:04 ب.ظ

مهربان سلام
ستاره ها از ان کسانی هستند که در تنهایی شبانه شان باعشق به تماشا مینشینند و عشق از ان کسانی اشت که در پهنه حریر شب امید را به تماشا میبنشینند .
مهربان به تماشا بنشین که به تماشا سوگند.....
شعرهایت از سطح به عمق میرود
به منطق در شعر اخم کن
هارمونی و ایماژ را بیشتر جئی بگیر
و بخوان وبخوان و بخوان
نامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد