.....!!!

نمی دانم کدام شب بود شبی که خواب آن چشمان غریب را دیدم
چشمانی که بی تاب می نگریست
و تمنای نگاهی که شأن نزول پریشانی کلامم شد از آن پس...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد