... می بینی ؟ علف ها با صدای نازک نسیم می لرزند ... درختهای باغچه اما ساکنند . نسیم آرام همه چیز را مرور می کند . شاید این راز تمام چیزهای کوچک است ، شاید این آن هجوم محوی است که درون تمام اشیاء را به خود می کشد ... حس می کنم مورچه ها تمام صداها را می شنوند ... تمام صداها را ... این سرشت چیزهای کوچک است ... سرشت چیزهایی که خود را کوچک نگاه داشته اند ... کوچک نگاه داشته اند تا بشنوند خیلی چیزها را که خیلی ها نمی شنوند ... ببینند آن چیزهایی را که هیچ کس نمی بیندشان . مثل بچه ها ، مثل بچه وقتی که هنوز خیلی بچه اند ، که فرشته ها را می بینند ، خدا را می بینند و همه چیز های خوب را می بینند ...
و فکر می کنم ، فکر می کنم که اگر این همه سال است که مورچه ها این قدر کوچک اند ... اگر فرشته ها این قدر کوچک مانده اند لابد چیزی می شنیده اند ، چیزی که می ارزیده ... می ارزیده به این همه سال کوچک بودن و میان دست و پای بزرگتر ها گم شدن ... چیزهایی مثل صدای قلب آدمها ، آدمهای عاشق ... آدمهای منتظر ... آدمهای امیدوار ... چیزی مثل صدای پای مسافرانی که از عمق جاده های دور می آیند ...
مگر فرشته ها چقدر در زندگی شان تفریح دارند ... لابد چیزهایی بوده ... چیزهایی از جنس خنده مهدی که از ته ته دلش می خندید و تمام دارایی نداشته اش را ،تمام کسب و کارش را سفت گرفته بود یک دستش و با آن یکی دستش شیطنت می کرد ... کیسه آدامس ها را که از صبح تا شب باید می گرفت پیش روی هزار عابر ... از هزار راه ... که ...
من می دانم . من خوب می دانم . ما هیچ وقت خوب نگاه نمی کنیم . هیچ وقت خوب نمی بینیم ... آنها حتما چیزهایی می بینند ... من مطمئنم ...!
سلام .
خیلی قشنگ بود ایول ا..
حالا دیگه واقعا ناراحتم و دارم غصه میخورم..چرا من نمیتونم......؟!
( بنام تو ای ارام جان )
...............................
بار دیگر حادثه ای تلخ و ناگوار ملت بزرگوار ایران را داغدار و در ماتمی بزرگ فرو برد ؛ حادثه غم انگیزه زلزله بم را که جمع کثیری از فرزندان این اب و خاک را از پیکره ی ایران جدا نمود به همه بخصوص خانواده های معزز مصیبت دیده و دغدار تسلیت عرض مینمایم و حال که حضرت حجت مهدی صاحب العصر و الزمان ( عج ) از این مصیبت عظما به ماتم نشسته ؛ بر همه ی ما وظیفه است تا بهر شکل ممکن اعم از نقدی ؛ جنسی ؛ امدادی ؛ و بخصوص اهداء خون به کمک زلزله زدگان بشتابیم
خدوندا درگذشتگان از این حادثه را در جوار رحمت واسعه ی خود علو درجات ؛ مجروحان را صحت و سلامتی ؛ بازماندگان را صبر و شکیبایی بر این مصیبت عنایت فرما
اگر میدیدیم که اکنون برادران و خواهران ماتم زده مان در حادثه اخیر اینگونه پریشان نبودند...
خوب زیر آبی میری ها..!
آره..خوب نمی بینیم.خوب نمی شنویم.باید به آوای دل گوش بدیم و با چشم دل بشنویم.خیلی چیزها با چشم سر دیده نمیشه.
خدای منو ندیدی؟
دوباره شهرمان را میسازیم با تمام خاطرات تلخ و شیرینش...
... صدای قلب آدمها را میشنوی ... .. باید برویم ... همه منتظرند ... نگاههای منتظر ما را طلب میکند ... این حادثه غم انگیز رو به همه دوستان خوبم تسلیت میگم .. انشاالله که بتونیم با کمک و دعاهای خودمون تسلی بخش قلب شکسته و تن رنج کشیده عزیزمانمان باشیم .. موفق باشی .. مثل همیشه زیبا و قشنگ بود.
سلام دوست عزیزم ..
تسلیت برای از دست دادن قلبهای مهربان شهر بم.
و مهربانان به جا مانده در انتظار انسانهای عاشق و مهربان این دیار.
در پناه حق
من خیلی دلم گرفته!
از طرف خودم و بچه های محل تسلیت میگم.
پیکران افتاده بر خاک
خانه های ریخته بر سر
چشمان پر کودک ۶ساله
خیره بر ارگ بم
اگر ببینیم چی میشه؟ فقط زجر می کشیم. اگر ببینیم و بفهمیم که چقدر دنیای بدی داریم فقط درد می کشیم
سلام !
جای تامل داره !
جالب بود ۱
موفق باشی
صدر
میبینی؟
زمان چگونه مرا میبرد؟!
.....................................
دچار هیچ بودن!
گره در هیچ!
هیچ در هیچ!
سلام..شماهم روز خوبی داشته باشید!
چیو باید خوب نگاه کنیم؟ بچه ها رو ؟
چشم هارا باید شست
دوست خوبم پر زامید باشی و پایدار.
لاگ قشنگی داری پیش منم بیا که خیلی با حالیم ۲ تایی البته من به خوبی تو نیستم
سلام دوست عزیز....با ارزوی موفقیت روز افزون شما و به امید اینکه حال شما خوب باشد......باید بگم وبلاگ بسیار زیبایی داری....قلمی زیبا و بیانی شیوا....بی ریا و زیبا مینویسی...اگر مایل بودی به کلبه حقیر ما هم یک سری بزن.....پیروز باشید..گمنــــــــام مـــــرد اگر مایل باشید تبادل لینک یا لوگو کنیم
گاهی اوقات یه کلید رو بعضی چیزا مشکل رو حل می کنه.
ما را دیده ای جان بین باید ...
می ارزیده به این همه سال کوچک بودن و میان دست وپای بزرگترها گم شدن......این جمله خفه ام کرد...