تولد پسر کوچولوی ما میلان

 

  

لحظه تولد  

 

  

بیمارستان   

 

 روز دوم تولد میلان - کادوی ایلیا برای میلان که از طرف مهدکودک درست شده.

 

   حمام کردن میلان - وقتی داخل وان قرار می‌گیره فکر میکنه که هنوز پیش مامانش هست و دست و پاهاش رو جمع می کنه و به خواب میره  

 

------- 

بالاخره بعد از سختی زیاد پسر ناز ما روز سه شنبه صبح ۷ اردیبهشت به دنیا آمد و با ورودش یک دنیا عشق را برای ما هدیه آورد. با وجودش زندگی ما رنگ زیباتری به خودش گرفت. ایلیا علاقه زیادی به میلان دارد و مرتب او را می بوسد. همه چیز برای ما تغییر کرده و تقریبا هیچ فرصتی برای استراحت نداریم . خدارا شکر می کنم برای وجود عزیز این دو پسر دوست داشتنی که مثل گل هستند و عشق مادری را برای من و محبت پدری را برای پدرشان به ارمغان آوردند.

 

نظرات 5 + ارسال نظر
آرزو یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ق.ظ

سلام لیلاجونم الهی قربونت برم قربون این فسقلی خوشگل هم برم. همه بچه‌ها با هم عکسهاتو دیدیم کلی خوشحالی کردیم. کار خوبی کردی در وبلاگ قرار دادی دستت درد نکنه خیلی قشنگه . در پناه خدا همیشه شاد باشی . از طرف من هر دو تا گلهات رو ببوس.......

[ بدون نام ] دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:47 ب.ظ

عزیز دلم خوش اومدی ... الهی فدات اون چشمات .. چرا اینطوری نگاه میکنی قشنگم ..
لیلا جونم تبریک میگم .. یه عالمه .. یه عالمه بوس برای خودت و این نی نی گلت و صد البته پسر ارشد خانواده ایلیا جون ..

امیدوارم که همگی صحیح و سلامت در پناه خدا شاد و خندون باشید ...

سارا مامان پرهام دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:47 ب.ظ

ببخشید یادم رفت بگم منم .. ههه ....

شادی دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ

سلام خانوم مبارکه این فسقلی از همین الان شکل خودته یعنی کپی خودت ایشالله خوش قدم باشه

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:28 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد