..

 

 

ایلیا شدیدا مظلوم و آقا کنار باغچه نشسته

 

 

 

من و ایلیا در پارک حیوانات (حیواناتش موجود نیستند تو این عکس)

 

باز زندگی ...

 

زندگی شروع شده ، باز کنار هم هستیم ، ایلیا سرحال تر شده ، خدارو شکر ...  

فکر من درگیر مسائل بی خودی شده ،‌با خودم کلنجار میرم که شرایط را برای خودم آسانتر کنم،  

از خدا میخوام کمک کنه و سایه این ترس و تاریکی را از من بردارد ...