آنقدر بیخیال از بازنگشتنت گفتی،
که گمان کردم سر به سر این دل ساده میگذاری!
به خودم گفتم
این هم یکی از شوخیهای توست!
ولی آغاز آوار بغض گرفتهی من،
در کوچههای بی دار و درخت خاطره بود!
هاشور اشک بر نقاشی چهرهام
و عذاب شاعر شدن در آوار هر چه واژه بی چراغ!
دیروز از پی گناهی سنگین، گذشته را مرور کردم!
از پی تقلبی بزرگ، دفاتر دبستان را ورق زدم!
باید میفهمیدم که چرا مجازاتم کردهای!
شاید قتل مورچههایی که در خیابان
به کف کفش من میچسبیدند،
این تبعید نا تمام را معنا کند!
یا شیشهای که با توپ سه رنگ من،
شکست!
یا سنگی که با دست من،
کلاغ حیاط خانهی مادربزرگ را فراری داد!
یا نفرین ناگفته گدایی، که من
با سکه نصیب شدهی او برای خودم بستنی خریدم!
و گرنه من که به هلال ابروی تو،
در بالای آن چشمان جادویی جسارتی نکردهام!
امروز هم به خون بهای آن مورچهها،
ده حبه قند در مسیر مورچههای حیاطمان گذاشتم!
برای آن پنجرهی قدیمی شیشه رنگی خریدم!
یک سیر پنیر به کلاغ خانهی مادربزرگ
و یک اسکناس سبز به گدای در به در خیابان دادم!
پس تو را به جان جریمهی این همه ترانه،
دیگر نگو برنمیگردی!
~~~~~~~~~~
همه آمدند، خواندند، سرتکان دادند و رفتند!
سلام. دوست خوبم .از مطالب خوبتون استفاده کردم. مایلم به وبلاگ باحال شمالینک بدم اگه خودتون قبول کنید. راستی توی یه مشکل اساسی گیر کردم. حکایتش توی وبلاگمه ! می تونید کمکم کنید!؟
سلام خانوم
بازم مثل همیشه زیبا و خوندنی دیروز که گفته بودی حرفی برای گفتن نداری خیلی دلم گرفت اخه به نوشته هات عادت کردم به دل میشینن
موفق و پیروز باشی
سلام ... امروز رفتم تو زمین ... جایی که قرار بود لوله ی فاضلاب خونمونو بگذارن ... بوی خاصی می اومد چیزی شبیه بوی مرگ ... دیواره های اون راهروی خاکی نم داشت ... مورچه ها هم بودن. داشتم فکر می کردم آخرش منم میام اینجا مورچه ها! و شما منو مرده مرده می خورید، شاید از چشمام شروع کنید ولی مهم نیست:) دستام می خورد به دیواره ها و خراش می خورد ... همین جور که اونجا می لولیدم دنبال یک چیز تازه می گشتم ... نمی دونم پیداش کردم یا نه ولی اون این بود که هیچ فرقی با دیواره های کنارم نداشتم پس باید خیلی عجله می کردم ... که وقتی همه ی تنم رو خاک تو خودش گرفت چیزی بیشتر از خاک باشم که بشه منو از خاک تشخیص داد.
--------------------------------------------------------------------
شعرت موهای تنمو سیخ کرد.
برای احترام
سکوت
سکوت...
مرحبا!
سلام !
رونق عهد شباب است دگر بستان را
می رسد مژده گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
خدمت یار رسان سرو و گل و ریحان را
----------------------------------------
سلام !
در این صبح دلنشین :
هر زمان و هر جا که هستی ،
موفق باشی
صدر
اینجا رو دوست دارم .
آرامش بهم میده
سلام
ممنون که بهم سر می زنی !
سلام خوبی من خوبم مطلبت هم خوبه خودت ه م خوبی بازم از این مطالب خوشگل بنویس
سلام..
خوبی؟..
ممنون..
از پیغامت خیلی ممنون..
خیلی خوشحالم کردی..
مرسی..!!!
به امید دیدار...
مواظب خودت باش.
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام مهربان عزیز
می بخشی خیلی وقته دیگه هیچجا زیاد سر نمی زنم.
نوشته قبلیتو خیلی خوشم امد .
این یکی غمگین بود.
موفق باشی.
مهربان سلام
یاد شعرهای سید علی صالحی و شب های دانشجوئی و شمع افتادم .
نوشته های تو منو به دنیایی اتوپیایی ۲۰سالگیم میبرد .
به کوهنوردی در شبهای دربند وهمراه با زمزمه کزدن شعرهای شاملو .
و زمانی که عاشق میشدیم شعرهای صالحی :
خسته ام ری را خسته
......
مهربان
نامه ای به پدر زیبا بود زیبا
تمامی یتیمان با این نامه بی گمان خواهند گریست .
مهربان
بازهم .......
همه آمدند خواندند سر تکان دادند و رفتند ........................................................................................................................................................................................................من هم خواندم گریه کردم و رفتم
سلام
با اجازه شما بعد از هر پیام یه نوار طلایی گذاشتم
اگه ناراحت شدید بگید سریع عوض کنم
آمدی وقتی که دل تنهای تنها مانده بود
یک نفر در حسرتت در کوچه ها جا مانده بود
آمدی وقتی که دیگر نه صفا بود و نه عشق
ردپای عشق هم بر دل ما مانده بود ...
( ابن و نوشتم برای تو ... و برای اون که نمیاد ... )
حتی اگر یک مطلب چاپ نشده دارید
بیایید کتاب چاپ کنیم
www.saffary.blogsky.com
یه سایت طراحی کر دم ازمایشی برین ببینین ونظرتون رو بهم بگین
ممنون
سلام مهربان جان!
این که نوشته هات زیباست که گفتن نداره ولی من بازم میگم
از ته دلت میگی و به دل ما هم میشینه...
مثل همیشه نوشته ت آشنا بود...گاهی انتظار می کشی و آخرش هم ....نمی دونم ....
با بهترین آرزوها!
سلام...
باز هم لذت بردم...
خوبه این رسم رفاقته ؟ما به شما لینک بدیم بعد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ببینم ... تو کجایی ؟؟ خوبی ؟ مطمئنی ؟